ریخت

ساخت وبلاگ
 

یک اصطلاحی در زبان فارسی وجود دارد که فوق‌العاده زیباست. «انگشت‌هایش ریخت». جالب است؛ نه؟ در کیمیای سعادت و تاریخ بیهقی چند باری این اصطلاح آمده. به این معنا که کسی انگشت‌هایش را در اثر سوختگی یا بیماری و... از دست بدهد و قطع شود. حالا از این دست اصطلاحات هزار تایش را می‌شود مثال زد که خیلی هم جذاب و عجیب‌اند و درست می‌زنند به هدف. الان من این اصطلاح را گفتم چون حس می‌کنم انگشت‌های ذهنم حین نوشتن دارند می‌ریزند. یعنی کلمات مدام از دستم در می‌روند و به جایی در اعماق ذهنم پرتاب می‌شوند که دیگر نمی‌شود پیدایشان کرد. عجیب است ولی حقیقت دارد. 

کابوسی همیشگی دارم که در آن دارم تلاش می‌کنم ذهنم را کنترل کنم و موفق نمی‌شوم. مثلاً خیال می‌کنم که الان از پله‌های خانه آمده‌ام پایین و در را باز کرده‌ام و آمده‌ام داخل کوچه و الان لابد آن پیرمرد سبیل مشکی و کلاه‌گیسی چرخ‌سوار محله را می‌بینم که پا می‌زند و دور می‌شود. اما در خیال اتفاقاً او را نمی‌بینم. مثلاً همسایه‌مان را می‌بینم که اصلاً دلم‌ نمی‌خواست ببینمش. ولی ذهنم با من سر جنگ دارد. دوباره تلاش می‌کنم که پیرمرد بیاید اما باز همسایه می‌آيد. فایده‌ ندارد. جریان را عوض می‌کنم و به این فکر می‌کنم که دوستی قدیمی را دارم می‌بینم که روی سکو‌های بالایی پارک ساعی نشسته‌ایم و چایی می‌خوریم. می‌خواهم تصور کنم که واقعا نور ملایم است و هوا کمی سرد و ابری است و ما کاپشن به تن داریم. من پالتوی مشکی رنگم را پوشیده‌ام اما نگاه که می‌کنم می‌بینم جلیقهٔ لی بچگی‌هایم تنم است که حالم ازش به هم می‌خورد و مجبور بودم بپوشم. زور می‌زنم که جلیقه برود و پاالتو بیاید اما باز آن رنگ آبی کثیف سر جایش است. لعنتی دوباره تلاش بیهودهٔ من است و خیالات سمجم تا نهایتاً همه چیز رؤیایم از ریخت می‌افتد و خراب می‌شود.

حالا من هم در حین نوشتن اینطور شده‌ام. کلمات تحت سیطرهٔ من نیستند بلکه من در بسیاری اوقات گرفتارشان می‌شوم و هر چه تلاش می‌کنم آنچه قرار بود بگویم را بنویسم باز کلمات سمت و سوی خودشان را به متن می‌دهند و گند می‌زنند به همه چیز. تا همه چیز از ریخت بیفتد. اینطوری شبیه جذامی‌ها می‌شود متن‌هایی که می‌نویسم و دیگران هم نمی‌دانند گاهی چه خزعبلاتی تحویلشان داده‌ام و الکی تعریف می‌کنند. اما کیست که بفهمد انگشتان متن‌هایم دارند می‌ریزند؟

رگ خواب...
ما را در سایت رگ خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khookekhiki بازدید : 91 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 9:35