این هم از این

ساخت وبلاگ

ویزایم آمد. بلیطم را هم خریدم. چمدان هنوز جمع نشده ولی تقریبا اغلب کارها را کردم. از استادم خداحافظی کردم و برای شش ماهی می‌روم فرصت مطالعاتی. حدس می‌زنم آنجا در آن خوابگاه و اتاق تک‌نفره بیشتر در وبلاگ بنویسم. شاید هم کلا این'>این شش ماه حتی یک کلمه هم ننوشتم. همه‌ی نوشتن‌ها را بگذارم برای چت واتساپ و کپشن اینستاگرام و آن زباله‌دانی توییتر. مثلا. 

خب راستش را بخواهید حرف خاصی ندارم. اوضاع و احوال عمومی‌ام بد نیست. بی‌پولی دارد فشار می‌آورد که آن هم همیشه بوده و چیز جدیدی نیست. کرک و پرم هم ریخته. موهای شقیقه و تارهایی روی سرم سفید شده و ریش‌هایم هم دانه دانه سفید می‌شوند. کبدم چرب شده و خستگی مفرط دارم. اما هیچ کدام اینها تأثیری روی من ندارد. احوال خوبی دارم، کارهایم تقریبا همه روی روال است و به طور کلی فهمیدم برای اینکه حالم خوب بماند لازم است کارها را جوری انجام دهم که خیلی به دقایق آخر و استرس و فشار بی‌فایده نیفتد. کمی استرس این را دارم که استاد آن طرف خیلی گنده‌دماغ و سخت‌گیر نباشد. البته ظاهرا از دور و در اسکایپ که نبود. فکر کنم یکی دو هفته ی اول تا جا بیفتم کمی زحمت و گرفتاری داشته باشد ولی بعدش احتمالا اوضاع به ثبات می‌رسد و بهتر می‌شود. نمی‌دانم. حس خاصی از این رفتنی که با برگشت همراه است ندارم. ولی به هر حال بودنش بهتر از نبودنش است. فکر می‌کنم به تمام آن بیچارگی‌هایی که برای جور شدن این سفر تحمل کردم بیارزد. خدا می‌داند.

خلاصه که نه کاری از دست شما برای من بر می‌آيد نه کاری از دست من برای شما و نه کاری از دست هیچ کس برای هیچ کس دیگر. پس بیایید برای هم آرزوی موفقیت کنیم. چرا که دیر یا زود یا مرگ ما را از هم جدا می‌کند یا میلیون‌ها عامل دیگر که در این دنیا فقط و فقط برای جدایی آدم‌ها آفریده شده‌اند.

رگ خواب...
ما را در سایت رگ خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khookekhiki بازدید : 109 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 15:03